به نام خدا
بن علی سقوط کرد.
مبارک سقوط کرد.
قذافی....؟
آل خلیفه....؟
عبدالله اردنی....؟
ملک عبدالله سعودی....؟
عبدالله صالح....؟
اینها اخباری است که از کشورهای عربی می رسد. واقعا چه خبر است؟ آیا غرب و آمریکا نشسته و نظاره گر سقوط حکومتهای گوش به فرمان خود شده است؟ چرا اوضاع از دست آنها در رفته است؟ آنها که تجربه ایران را در گذشته خود داشتند چرا گذاشتند تا کار به اینجا بکشد؟
واقعیت این است که عده ای در داخل سرزمینهای جهان سوم از ابتدای قدرت گرفتن غرب و تسلطش بر آنها بر این باور بودند که دنیا تحت اراده این قدرتها می چرخد. این باوری بود که ابرقدرتها سعی داشتند بر ذهن مردم جهان سوم فرو کنند و خود نیز به این باور رسیده بودند. اما پیروزی انقلاب اسلامی همه را غافلگیر کرد. چه اتفاقی افتاده بود؟ این واقعه آنقدر عظیم و غیر قابل انتظار بود که عده ای حتی در همین ایران خودمان باور انقلاب و حرکتی مستقل و خارج از قدرت ابرقدرتها و حتا بر ضد آنا را نداشتند و در مواجهه با این واقعه مدعی شدند که این انقلاب حرکتی انگلیسی است و دست پنهان انگلیس همچنان پشت رهبری و در نتیجه پیروزیهای این انقلاب است. اما انقلاب مسیر پرفراز و نشیب خود را با قدرت و مظلومیت طی کرد و پیش بینیها برای نابودی آن نافرجام ماند. اما غرب که خود را نابودی انقلاب ناکام دید در صدد کنترل و محدود کردن آن برآمد. از اینرو با تحمیل جنگ و انواع و اقسام تحریمها سعی نمود تا ضمن تنبیه مردم ایران که برخلاف اراده آنها قیام کرده بودند، دیگران را از فکر قیام و انقلاب دور کنند. اما سالها و توطئه ها گذشتند تا به سال 88 رسید و عرصه انتخابات محملی شد برای ضربه ی آخر که ضربه از درون است و در چندین کشور به خوبی جواب داد. اما باز هم ناکامی برای ابرقدرتها.
واقعا چه باید می کردند. هر قدمی که بر می دارند و هر توطئه جدیدی که به کار می برند در آخر نتیجه اش پیشروی جبهه پابرهنگان و مستضعفان و عقب نشینی و شکست جبهه زورمندان و ستمگران بود. جنگهای خلیج فارس، واقعه 11 سپتامبر، تحریمهای هسته ای ایران، جنگهای 33روزه و 2 روزه و کودتای مخملی و رنگی و هجمه همه جنبه به ناموس ملت ایران یعنی جمهوری اسلامی.
اکنون سال 2011 است:
آمریکا و غرب در گیر مشکلات اقتصادی
غرب و مشکلات فرهنگی
غرب و بن بستی به نام پایان تاریخ
غرب و قدرت گرفتن چین
ژاپن در گیر زلزله و سونامی
آمریکا و غرب در باتلاق افعانستان
آمریکا و غرب و حضوری پرهزینه در عراق
غرب و ایران هسته ای
غرب و عدم کارایی تحریمها علیه ایران
غرب و شکست اسرائیل در جنگهای اخیر
غرب و شکست توطئه علیه لبنان و حزب الله
غرب و چالشی به نام احمدی نژاد
غرب و شکست کودتای سبز مخملی در ایران
غرب سقوط حکومتهای دست نشانده
غرب و بیداری اسلامی
غرب و محبوبیت انقلاب اسلامی در جهان
و حالا هم غرب و انقلابهای مردمی در کشورهای اسلامی(این یکی را کجای دلش بگذارد)
باید به غرب حق داد که گیج و سرآسیمه به هر طرفی مشت و لگد بپراند تا خود را نجات دهد. باید برای این وضعیت فکری قاطع و عاجل پیدا کند. حالا شاید بتواند انقلاب مصر و تونس و لیبی را کنترل کند، با شیعیان بحرین چه کند؟ اینها اگر قدرت بیابند و به نسخه دیگری از ایران و حزب الله شوند چه؟ اگر خود را تحت امر ولی فقیه زمان بدانند چه؟ آن وقت جواب شیعیان عربستان و یمن را چه بدهند؟ لابد جمهوری آذربایجان هم می خواهد جمهوری اسلامی داشته باشد؟ بعد از آن باید فکری به حال مسلمانان اروپا کند. موجودیت اسرائیل را چگونه حفظ کند؟ حالا در این گیروواگیر بزند حرف شیعیان درست از آب درآید و امامشان ظهور کند، باید برای همیشه بساط حکومت طاغوتیشان را جمع کرده و بروند. اگر دنیایشان را بگیرند دیگری چیزی ندارند. آنها که آخرت برای آبادی دنیا نابود کرده و به کلی منکر شدند. پس باید این دنیایشان را دو دستی و با تمام وجود بچسبند حتا اگر لازم باشد دو سوم مردم دنیا کشته شوند.
اندکی صبر سحر نزدیک است.
ای مردم ستمدیده دنیا،
ای مظلومین فلسطین،
ای مبارزان راه آزادی،
ای مسلمانان دردمند و با غیرت،
ای خون داده های بحرین و یمن،
ما از همه شما دفاع می کنیم و اگر فرمان برسد خونمان را با خونهایتان مخبوط کرده تقدیم ایزد منان می کنیم. دعای ما بدرقه راهتان.